مهربانی از جنس داش مشتیها/ خوی مهربانی داش مشتیها در خوی
این روزها نام خوی با خویِ ایثار و جوانمردی گره خورده است، اینجا همه با یک رمز عملیاتی حرکت می کنند: همه برای خوی، در طی این چند روز گاهی صحنههایی اتفاق می افتد که با هیچ دوربین و قلم و لنزی نمیتوان همه آن حال خوب را نشان داد و گفت، فقط باید باشید و ببینید.


خبرگزاری فارس_خوی؛ کتایون حمیدی: داداش من را بفرست به دورترین نقطه، همان روستایی که راهش بند است و امکان تردد تقریبا غیرممکن. اینها را مرد میانسالی با ریش سفیدِ بلند و سربند سیاه و سفید روی سر میگوید. به صورت گروهی آمدهاند، جمعشان جمع است و همگی از یک جنس ” داش مشتی”.
چندین آفرود سوار که هر چه با خود آوردند را دست به دست کرده و بدون فوت وقت تقسیم کار میکنند. اهل مصاحبه نیستند و البته وقتی هم برای این کار ندارند! از بس سرشان شلوغ است و فقط میخواهند سریعتر آبی شوند روی غم آتش زلزله زدگان. بلافاصله مناطق صعبالعبور را احصا میکنند تا بار و بندیل خود را جمع کرده و راهی شوند. سه اتومبیل به روستای وار، چهار اتومبیل به روستای گریس و صوفیکند و مابقی هم به همین منوال به روستاهای دیگر که آن طرف کوهها و در مسیری غرق تا زانو در برف که رفتن به آنجا سخت است. از سرِ کنجکاوی گوشهای ایستاده و به صحبتهای رد و بدل شده مابین شان گوش میدهم؛ میشنوم از اینکه بیتابند تا زودتر برسند، از بحثشان در مورد اینکه کدام اتومبیل برای کدام مسیر مناسب است و از اینکه نکند وسایلی که آوردهاند کم باشد و چشمانی در انتظار بماند! از حال شان زمانی که شنیدند گوشهای از آذربایجانمان غمدار شده است، مرام ورزشکاری است دیگر، کاریاش نمیتوان کرد.
این روزها نام خوی با خویِ ایثار و جوانمردی گره خورده است، اینجا همه با یک رمز عملیاتی حرکت می کنند: “همه برای خوی”، در طی این چند روز گاهی صحنه هایی اتفاق می افتد که با هیچ دوربین و قلم و لنزی نمیتوان همه آن حال خوب را نشان داد و گفت، فقط باید باشید و ببینید.
روایت امروز نیز یک سکانس از ورزشکاران آفرودسوار است که بوی مهربانیشان دور دستترین نقاط خوی را هم تسخیر کرده است. همه با ماشین خود آمدهاند؛ ماشینهایی که از صندلی عقب تا صندوق و سقف پر است از اقلام مورد نیاز در منطقه خوی.
سیامک امیرخیز رئیس هیات اتومبیلرانی و موتورسواری استان آذربایجانشرقی که همه این ورزشکاران را دور هم جمع کرده تا قابی ماندگار از یک جوانمردی را در خوی ثبت کنند. او میگوید: ما همه انسانیم و این یک وطیفه انسانی ماست، مگر میشود ما درگیر کارهای روزمره خود باشیم ولی گوشهای از تَنِ وطن درد داشته باشد و عین خیال ما نباشد؟
آقای امیرخیزی در مورد کمکهای نقدی و غیرنقدی جمع آوری شده توسط این هیات میگوید: از همان روز اول با یک اطلاعیه و فراخوان در بین کمیتههای مختلف هیات، 2 میلیارد تومان کمک نقدی و غیرنقدی جمعآوری شد و بلافاصله اقلام مورد نیاز اعم از چادر و پتو و وسایل گرمایشی و غذای خشک خریداری شد و به منطقه عازم شدیم.
او میگوید: هیات موتورسواری و اتومبیلرانی یک هیات متشکل از ۲۰ کمیته است که از همان ساعات اولیه زلزله آستینهایشان را بالا زده و برای کمک به مردم زلزلهزده یا علی گفتند.
رئیس هیات موتورسواری و اتومبیلرانی استان همچنین از کمکهای دیگر هیات در وقایع مختلف کشور اعم از آتشسوزی، سیل و زلزله در اقصی نقاط کشور هم میگوید: ما در اکثر اتفاقات ناگوار کشور در خدمت نیروهای امدادی بودیم و حتی در این راستا تفاهمنامههایی با محیط زیست در آتشسوزیهای جنگل، زلزله و سیل بستیم و اخیرا نیز با هلالاحمر صحبت کردیم تا برای رفتن به نقاط صعب العبور با آنها همکاری کنیم.
او همچنین به حضور ۵۰ اتومبیل آفرود در منطقه خوی اشاره میکند: در حال حاضر کمیته سافاری با ۵۰ اتومبیل و رانندههای خبره در منطقه حاضر هستند و کمکهای لازم را به دورتین و صعب العبورترین نقاط میرسانند.
آقای امیرخیزی میگوید: همه این رانندگان خبره ورزشکار هستند و اتومبیلهایشان نیز وسیله ورزشی آنهاست، مثل یک فوتبالیست که توپ فوتبال وسیله ورزشی است، این اتومبیلها هم وسیله ورزشی این ورزشکاران است اما بدون هیچ منتی و به دیده منت آمدهاند برای وطن، برای خوی.
او ادامه میدهد: البته خدایی ناکرده هر جای کشور یک اتفاق تلخی بیافتد ما با تمام قلب آنجا حاضر خواهیم شد.
آقای امیرخیزی یادآور میشود: همه این کمکها توسط اعضا و مردمی بود که در طی یک فراخوان و اطلاع رسانی از طریق رسانهها جمعآوری شد؛ بچهها با جان و دل پای کار آمدند، هر کسی به اندازه توان و قدرت آمدند تا زخم وطن را التیام بخشند.
او در پایان حرفهایش میگوید: آدمی را آدمیت لازم است، اگر آدمی به چشم است و دهان و گوش و بینی، چه میان نقش دیوار و میان آدمیت.