۵۵آنلاین : قصه نیکزاد و فاطمه تقریبا در همه جای سیستانوبلوچستان پیچیده است؛ بهویژه مناطقی که تحت پوشش حمایتهای جمعیت هلالاحمر در طرح نذر آب و کاروانهای سلامت قرار گرفتهاند. مردم سیب و سوران اما همه این زوج خیر اراکی را میشناسند؛ زوجی که قید عروسی صدمیلیونی را زدند تا به جایش برای مردم محروم این منطقه ابتداییترین امکانات زندگی را بسازند. فاطمه و نیکزاد منتظری چند ماهی است عقد کردهاند و قرارشان این بود تا بعد از ماه محرم و صفر، یک جشن عروسی مجلل و باشکوه با تقریبا هزار میهمان در اراک بگیرند و به زیر یک سقف بروند. نیکزاد تک فرزند خانواده منتظری است و از خیلیسالها پیش همه فامیل منتظر عروسی یکی یک دانه آقای داوود منتظری بودند. اما یک تلنگر برای عروس و داماد کافی بود تا همه رویاها و آرزوهایشان را برای برگزاری عروسی مجلل فراموش کنند و تصمیم بگیرند هزینه عروسیشان را صرف ساخت حمام و سرویس بهداشتی برای مردم محروم منطقه سیب و سوران سیستانوبلوچستان کنند. تقریبا اواسط مهر ماه بود که خانواده منتظری این تصمیم بزرگ را گرفت و قرار شد از صفر تا صد ساخت سرویس بهداشتی و حمام در این منطقه را مدیریت و اجرا کند. امروز که چند ماه از آن خبر میگذرد خبر روند ساخته شدن و تحویل این تأسیسات به مردم سیب و سوران، ما را برآن داشت تا بار دیگر به سراغ این زوج خیر برویم.
اینکه چه میشود یک زوج جوان در آستانه شروع زندگی مشترکشان، پا روی رویاهایشان میگذارند و در یک تصمیم بزرگ و خیرخواهانه هزینه مراسم را صرف کمک به هموطنانشان میکنند خود نیکزاد بهتر توضیح میدهد: «پدرم داوود نیکزاد اپتومتریست و داوطلب هلالاحمر است که تابستان امسال به همراه تیم سلامت این استان برای کمک به مردم سیستان راهی سیب و سوران شد. او زمانی که متوجه مشکل شایع چشم و نیاز اساسی به عینک در میان بسیاری از مردم این منطقه میشود تصمیم میگیرد با هزینه خود ٢٠٠ عینک برای مردم این منطقه که بیشتر دانشآموز بودند آماده کند و بعد از مدتی برایشان میبرد. پدر که از ماموریت هلالاحمر برگشت شرایط سخت زندگی مردم را برای خانواده بازگو کرد. خانوادههایی که از نیازهای اولیه زندگی هم محروماند.»
قصه این خانواده خیّر به جایی میرسد که برای تحویل ٢٠٠ عینک، نیکزاد و همسرش، پدر و مادر را همراهی میکنند تا از نزدیک ببینند مردم سیب و سوران چگونه روزگار سپری میکنند. همین سفر برای زوج جوانی که در تدارک برنامه جشن عروسیشان بودند کافی بود تا یک تصمیم بزرگ بگیرند. نیکزاد از تاثیری که دیدن زندگی آن مردم رویش میگذارد، میگوید: «همسرم وقتی از نزدیک سختی و شرایط بسیار دردناک زندگی این منطقه را دید، گفت نمیخواهم عروسی میلیونی برایم بگیرید؛ شرایط محیطی منطقه سیب و سوران همهمان را متحول کرد. پدرم از خیرین داوطلب جمعیت هلالاحمر استان مرکزی است که گاهی بخشی از درآمد خود را به مناطق محروم اختصاص میدهد و من و همسرم نیز تصمیم گرفتیم با الگوگیری از پدرم به جای برگزاری مراسم عروسی، هزینه آن را برای ساخت حمام و سرویس بهداشتی در نظر بگیریم.»
او توضیح میدهد که برای این کار با فرماندار و استاندار و رئیس هلالاحمر استان سیستان صحبت کرده و هماهنگیهای لازم انجام شده و کار استارت خورده است. هزینهها را برآورد کردیم و خیرین را نیز برای کمک کردن در این پروژه باخبر کردیم؛ مثلا یکی از خیران قرار شد ٣٠٠ تانکر آب به منطقه بفرستد و نصب کند. نیکزاد میگوید: «کار اصلی را هلال احمریها انجام میدهند. نیروی انسانی را در ابتدای کار از همین جا بردیم. یک استاد بنا بردیم تا نمونه بسازد و نیروهای بومی یاد بگیرند. هر سرویس بهداشتی تقریبا ٥ تا ٦میلیون هزینه برمیدارد. با در نظر گرفتن اینکه نیروی کار بومی است، قرار شد ما فقط هزینهها را تأمین کنیم و روی روند کار نظارت داشته باشیم.»
مادر نیکزاد در ابتدای کار از احساسش درباره تصمیم پسر و عروسش گفت و آنها را مایه افتخار خانواده دانست. امروز هم همین حس را دارد: «خیلی خیلی به آنها افتخار میکنم. پسرم تک فرزند خانواده است و همهمان آرزوی دیدن عروسیاش را داشتیم، ولی با این کارشان من به آنها افتخار میکنم و مطمئنم زندگی بسیار خوبی در پیش خواهند داشت. نیکزاد و فاطمه وقتی از نزدیک منطقه محروم را دیدند در تصمیمشان مصمم شدند و عنوان کردند لزومی ندارد عروسی پر هزینه بگیرند. چیزهایی که همسرم تعریف کرده بود باورمان نمیشد تا زمانی که خودمان رفتیم و دیدیم.» او درحالیکه از مختصر شدن مراسم عروسی پسرش به یک میهمانی کوچک خانوادگی خوشحال است میگوید: «مسئولان هلالاحمر ما را تشویق کردند تا برای فرهنگسازی کارهای خیرخواهانه این کار را در رسانهها بازگو کنیم و امیدواریم واقعا همه مردم به فکر هموطنانمان که در سختی و محرومیت به سر میبرند، باشند.»
نیکزاد درباره اینکه در این ماهها چند بار به منطقه رفتهاند، توضیح میدهد: «در کل چند بار در منطقه حاضر شدیم و بر روی کار نظارت داشتیم. به نظر من محرومیتها و دردهای مناطق محروم موضوعی است که میتواند توسط رسانهها پیگیری شود. آنها انسانهای بسیار باآبرویی هستند، درحالیکه بشدت نیازمند هستند اما از کسی چیزی نمیخواهند. آخرین بار که به سیب و سوران سفر کردیم، ٣٠٠ بسته غذایی حاوی برنج، قند و سیبزمینی و پیاز و … با مشارکت هلالاحمر و به هزینه خودمان و با همراهی یکی از دوستان خیر توزیع کردیم. درحال حاضر هم هلالاحمریهای منطقه سیب و سوران مشغول تهیه مصالح هستند و ما با آنها در ارتباط هستیم.»
او میگوید: «تا نروید و از نزدیک آن منطقهها را نبینید نمیتوانید شرایط آنها را درک کنید. باورش سخت است. به واسطه خشکسالی مردم چقدر تحتتأثیر قرار گرفتهاند؛ حتی پولدارترینها هم زندگی و شغلشان را از دست داده و برای گذران زندگی با مشکل جدی مواجه شدهاند. این تغییرات زیستمحیطی متاسفانه به آسیبهای اجتماعی منجر میشود که بر روی نسلهای بعد تأثیر منفی خواهد گذاشت. پس هر کسی هر کاری که از پسش بربیاید باید انجام دهد. ما به روستایی رفتیم که فقط خانمها حضور داشتند و مردان نبودند. وقتی پرسوجو کردیم فهمیدیم مردان همه درگیر اعتیاد شده و به شهرهای اطراف رفتهاند تا به نوعی اموراتشان را بگذرانند. این همه دردهای مناطق مختلف سیستانوبلوچستان است که امیدواریم با همت مردم خیّر و نهادهای مسئول دردهایشان کمتر و گذران زندگیشان آسانتر شود. همینها را که دیدیم دیگر نتوانستیم به عروسی گرفتن مجلل فکر کنیم؛ ما هنوز زندگی مشترکمان را شروع نکردهایم. اما با دعای خیر مردم این منطقه توانستیم خانه بخریم و مطمئنا خیر و برکت این کارها را هر لحظه داریم در زندگیمان میبینیم.»
این جوان خیّر امیدوار است بتواند کار را در این هفتهها به پایان برساند و به مردم سیب و سوران عیدی خوبی داده باشد: «تمام توان را به کار گرفتهایم تا پایانسال پروژه تمام شود و عیدی خوبی به مردم بدهیم، ولی این روند به نیروی بومی کار نیز بستگی دارد. همین که بتوانند خودشان یاد بگیرند هر کار فنی را انجام بدهند و بعدها برای محل زندگی و همشهریانشان مفید باشند.»
ساخت ٣٠ واحد سرویس بهداشتی و حمام برای نیازمندان سیب و سوران
محمد جهاندیده، رئیس هلالاحمر سیب و سوران | سیب و سوران شرقیترین شهرستان استان سیستان و بلوچستان است و تقریبا میتوان گفت شهرستان نوپایی است از جهت تقسیمات کشوری که از سال ١٣٨٧ از شهر سراوان جدا شده است. سیب و سوران ٩٥هزار نفر جمعیت غیررسمی و ٨٥هزار نفر جمعیت رسمی دارد که از این میان ٨٥درصد آنها روستایی هستند. بهعبارتی، جمعیت شهری بسیار کمتر است. این شهرستان مرزی بر اثر قهر طبیعت و خشکسالی بسیار تحت تأثیر قرار گرفته و درصد بسیاری از مردم که کشاورز و دامپرور بودهاند مشاغل خود را از دست دادهاند. بسیاری از جوانان بیکار هستند و بهنوعی زندگی مردم تهدید میشود. همین شرایط دل هر انسانی را به درد میآورد. خیّران و داوطلبان جمعیت هلالاحمر هم همیشه دغدغه کمک به همنوع داشتهاند. خانواده منتظری هم که بهواسطه کاروان سلامت جمعیت هلالاحمر استان مرکزی با این منطقه آشنا شدند، آمدند و از نزدیک شرایط را دیدند و تصمیم گرفتند به مردم سیب و سوران کمک کنند. نیازمندی روستاییان و عشایر این منطقه به قدری است که شاید باورش برای هموطنان سخت باشد، ولی خانوادههایی داریم که یک هفته در خانهشان آتشی روشن نمیشود تا غذایی بخورند. این فقر معیشتی از یک طرف و نبود امکانات بهداشتی از سوی دیگر از مهمترین معضلات این منطقه محسوب میشود. بهطوری که روستاهایی در سیب و سوران وجود دارد که سرویس بهداشتی و حمام ندارند.
به همین دلیل خانواده منتظری وارد این حوزه شدند و در دو بـــُعد کار کردند، یکی در بحث تغذیه که طی سفرهایی که به سیب و سوران داشتند، در دو مرحله هر بار ١٥٠ بسته غذایی را بین مردم توزیع کردند و یکی بحث بهداشت محیط زندگی؛ چیزی که بیشتر از فقر غذایی مردم را تهدید میکرد؛ همین شد که ایده ساخت سرویس بهداشتی و حمام مطرح شد و این خانواده کار خیر خود را برای این منظور اختصاص دادند. ما وقتی دیدیم با توجه به حجم جمعیت روستایی و عشایری و خانوادههای نیازمند به این امکانات بهداشتی، تعداد سرویسها کم است، تصمیم گرفتیم سرویسها و حمامها را به صورت عمومی بسازیم؛ تا زمانی که خیرین بیایند و کمک کنند تا هر خانواده بتواند یک سرویس بهداشتی داشته باشد. درحال حاضر کار را طوری جلو میبریم که هر ١٠ خانواده یک سرویس بهداشتی و حمام داشته باشند. برنامهریزیای که انجام شده برای ساخت ٣٠ واحد سرویس بهداشتی و حمام است که خانواده منتظری دنبال میکنند و امیدواریم با کمک خیرین بتوانیم این کار را ادامه دهیم و به مردم بیشتری در سیب و سوران کمک کنیم.
جمعیت هلالاحمر در طرح نذر آب یکی از اقدامات بسیار خوب خود را اجرایی کرد. ما داوطلب هلالاحمر و خدمتگزار مردم هستیم و همین کار خیر خانواده منتظری از نتایج طرح ملی نذر آب بود؛ آنها بهواسطه نذر آب و کاروان سلامت با این منطقه آشنا شدند و این تصمیم را گرفتند. در بحث کاروانهای سلامت نیز بیماران بسیاری توانستند خدمات بگیرند. درحالیکه عمق محرومیت زیاد است و این کارها کافی نیست، ولی میتواند خیرین و مردم نوعدوست را برای کمک بیشتر به مناطق محروم تشویق کند.