خبر

مهربانی دوازده مرد جهادی و سرپرستی از هزار کودک

0%

امتیاز کاربران: 4.45 ( 2 رای)

چند هفته پیش یک پاکت نامه به دست فاطمه وهزارکودک یتیم و بدسرپرست زیرپوشش «جمعیت مهربانی» رسید. درون آن یک یادداشت کوتاه بود به این مضمون: «با قلب های کوچک خود سه آرزو بکنید، شاید اجابت شود.» نامه از طرف پدری مهربان بود.البته فاطمه و بیشتر کودکان که مخاطب این یادداشت بودند و در خانه سایه پدری بالای سر ندارند هم بیکار ننشسته بودند و از روزها و حتی هفته ها پیش در تلاش بودند هدیه ای برای فرستنده یادداشت تهیه کنند.

می دانند این کارها جبران زحمت های مردی نیست که این سال ها سعی کرده است جای خالی پدر را برای آن ها پر کند.سال هاست روز پدر جشنی باشکوه در مرکز جمعیت مهربانی برپا می شود و همه برای پدر معنوی خود هدیه ای می خرند. دلیل آن هم وجود مردی است که محبت پدرانه اش دوازده سال  استمرار دارد.

فداکاری و همت خالصانه او و یازده مرد جهادی همراهش باعث شده است امروز مرکز «جمعیت مهربانی»با هفتاد خادمیار به بیش از 2400مددجو خدمت کنند؛ خانه ای که زیر سایه حضرت مهدی(عج) صدها فرزند را حمایت می کند. این خانه در حال حاضر 16 پایگاه  در سطح شهر دارد  و دفتر مرکزی آن نیز از سال 1398 به محله فاطمیه منتقل شده است.

احمد پیروی، مسئول «جمعیت مهربانی»، به قول خودش یکی از خادمان حضرت ولی عصر(عج) است. او دکتری علوم تربیتی دارد و 28مدرک و گواهی نامه مرتبط در حوزه پرورشی و تربیتی.پیروی قدم اول را برای شکل دادن به این مجموعه سال1388 با کمک یازده جوان جهادی دیگر برداشت.

آن ها هم در اخلاص خاص بودند و هم در دانش؛ کارشناس و صاحب تخصص در حوزه های مختلف روان شناسی، روان پزشکی، مشاوره و تربیتی.هیچ وقت آموزش را جدا از تأمین نیازهای معیشتی نمی دانستند. به همین دلیل خدمتی متفاوت به نیازمندان شهر ارائه کردند.

مشارکت ۱۲ آدم کاردرست

دکتر پیروی درباره شکل گیری این مجموعه تعریف می کند: اواسط دهه هشتاد در مساجد محدوده های پیرامونی شهر سخنرانی و جلسات مشاوره ای برگزار می کردم.در حاشیه همین جلسات بود که با یازده کارشناس دیگر آشنا شدم که خودشان را وقف خدمت به مردم حاشیه شهر کرده بودند.

دو سال از این آشنایی می گذشت و رابطه ما صمیمی تر شده بود. حالا همه مصمم بودیم در کنار هم کار برای نیازمندان را پیش ببریم. به مرور زمان تصمیم گرفتیم هیئت مذهبی، کانون آموزشی و فرهنگی و قرارگاه جهادی و خیریه «جمعیت مهربانی» به نیت فرج امام زمان(عج) را راه بیندازیم.
 

به نیت فرج امام عصر(عج)

خاطرات روزهای نخستین خدمت به مردم برای پدر معنوی «جمعیت مهربانی» آن قدر تازه است که گویا دیروز این اتفاق افتاده است.
لبخند بر لب، ما را به روزهای دور می برد و اتاق کوچکی که فقط یک قالیچه کوچک وسط آن پهن بود و دیگر هیچ. حرفش را ادامه می دهد: آغاز کار ما در مسجد قمربنی هاشم(ع) طبرسی شمالی بود.

متولیان که اتاق کوچک طبقه فوقانی مسجد را در اختیارمان گذاشتند، طرحی به نام «پنجشنبه های به نیت فرج» را به اجرا درآوردیم. کار ما شده بود خدمت به اهالی. از ساعت هشت تا اذان مغرب پاسخگوی نیازهای مختلف مردم بودیم؛ مشکلات اقتصادی، درمانی و فکری. اولین گام ها برای معیشت همراه درمان برداشته شد.

دکتر تعریف می کند: برای خدمت رسانی بهتر دو تیم تغذیه و درمان تشکیل دادیم که کارشان پرداخت هزینه های عقب افتاده اجاره منازل نیازمندان بود و در کنارش تأمین داروی بیماران و توزیع بسته های معیشتی. هرهفته صدها مراجعه کننده داشتیم و به همه آن ها وقت رفتن غذای گرم می دادیم. دو سال از آغازبه کار «جمعیت مهربانی به نیت فرج امام زمان(عج) »نگذشته بود که آوازه اش میان اهالی طبرسی شمالی پیچید.
 

محو کردن چهره کودکان به علت حفظ منزلت انسانی آنان است

پاگرفتن خانه های مهربانی در ۱۶نقطه

زمان زیادی نگذشت که مراکز مذهبی دیگر نیز برای همکاری با جهادگران اعلام آمادگی کردند و به این ترتیب آن ها خیلی زود فعالیتشان را به دیگر نقاط محروم شهر گسترش دادند. پیروی می گوید: از ما برای اجرای برنامه های مختلف و سخنرانی در مراکز مذهبی مختلف دعوت می شد.

به این ترتیب در نقاط محروم پایگاه ساختیم. پایگاه هایی که با عنوان «خانه مهربانی» در شانزده نقطه جغرافیایی طبرسی شمالی، طبرسی جنوبی، عبادی، رسالت، تپه سلام، ساختمان، قرقی، سیدی، توس، کال زرکش، مهرآباد، امیرآباد، پنجتن، گلشهر، آرامگاه فردوسی، روستای شرشر و شهرستان تربت حیدریه شکل گرفتند.«خانه های مهربانی» علاوه بر اجرای برنامه های آموزشی و تربیتی که در طول هفته دارند، روزهای پنجشنبه از ساعت هشت تا اذان مغرب پاسخگوی مراجعان هستند.

پیروی این نکته را هم اضافه می کند: در سال1395 کارگروه های دیگری هم شکل گرفتند، آن هم به نام های مختلف؛ ایتام، اشتغال، آموزشی و فرهنگی، آشپزی و بهداشتی. هریک از آن ها ساختار منظمی با 10خادمیار دارند که یک نفر از آن ها مسئولیت آن را برعهده دارد.تک تک افراد این مجموعه برای رساندن مجموعه امام زمانی خود به جایگاه امروزش مسیر دشواری را پشت سر گذاشته‌اند.

از موانع متعددی عبور کرده‌اند و نامهربانی های بسیاری دیده‌اند، اما با روحیه جهادی شان آن ها را پشت سر گذاشته‌اند و از مشکلات، فرصت ساخته‌اند.دکتر پیروی مسیر دشوار و پرفرازونشیبی را که تا امروز پشت سر گذاشته است، به خاطر می آورد و تعریف می کند: اصلا کار ساده ای نبود و نیست. گذراندن این مراحل بالاوپایینی های زیادی داشت، اما به لطف خدا همه آن ها باعث پیشرفت ما شد.
 

چراغ خانه ولی عصر(عج) روشن شد

هیچ کس نمی دانست یک جریان باعث اتفاق تازه ای می شود که به رشد مجموعه کمک بسیاری می کند. پیروی تعریف می کند: از یک زمانی اجازه فعالیت به ما را در مسجد قمربنی هاشم(ع) ندادند. مشابه این اتفاق در شش پایگاه دیگری که در آن مستقر شده بودیم، افتاد تا اینکه پس از فوت رجب رضایی، یکی از خیران شهر، خانواده او برای دو سال منزل مرحوم را در خیابان المهدی محله خیرآباد   دراختیار ما قرار دادند.

پیروی ادامه می دهد: مجموعه ما بسیار گسترده شده بود و با مشکل کمبود فضا روبه رو بودیم، تا اینکه هفده نفر از خادمان مجموعه خواب حضرت زهرا(س) را دیدند. همه این خادمان موضوعی مشترک را مطرح می کردند. حضرت در خواب به آن ها گفته بود که هرروز صبح زیارت عاشورا بخوانند.

مجموعه ما بسیار گسترده شده بود و با مشکل کمبود فضا روبه رو بودیم، تا اینکه هفده نفر از خادمان مجموعه خواب حضرت زهرا(س) را دیدند

وقتی ماجرای این خواب را از افراد مختلف شنیدم، تصمیم گرفتم در همه گروه های فضای مجازی و افرادی که با ما در ارتباط بودند، اعلام کنم که چله زیارت عاشورا برداریم. 38روز که گذشت، به لطف حضرت فاطمه(س) توانستیم با کمک خانواده ام و مشارکت دکتر حمید صفارشرق، این ملک دوطبقه را که 250متر زیربنا دارد، در سال 98  در محله فاطمیه  بخریم. پس از خرید ملک آن را وقف کردیم تا سال‌های  بعد چراغ خانه امام زمان(عج) را فرزندانمان روشن نگه دارند.
 

خانواده در خدمت ایتام

پیروی پدر سه فرزند است، اما در پاسخ به اینکه چه تعداد فرزند دارد، با قاطعیت می گوید 1080کودک این مجموعه همگی فرزندان واقعی او هستند؛ فرزندانی که در همه روزهای زندگی اش در کنارش هستند. حتی دل تنگ آن ها می شود و به همین دلیل هرهفته به منزل بیست سی نفر از آن ها سر می زند و جویای احوالشان می شود، آن هم با وجود اینکه پنجشنبه های هرهفته در جلسات هیئت مذهبی «جمعیت مهربانی به نیت فرج امام زمان(عج)» و نیز در کلاس های آموزشی ده ها نفر از آن ها را می بیند.

می گوید: اینجا خانه من و همه 2400نفر زیرپوشش مجموعه است. خانواده من با این ها دمخور شده اند. همسرم کارشناس تربیتی است و جلسات مشاوره برگزار می کند. دخترم که فقط شش سال دارد و حافظ چهار جزء قرآن کریم است، به کودکان اینجا در درس ها کمک می کند و قرآن آموزش می دهد. پسر چهارساله ام با بچه های دیگر بازی می کند. همسرم باور عجیبی به این کارها دارد، به خصوص انجام کار برای بچه هایی که پدرشان از دنیا رفته است.

با وجود این، من و همسرم به نیت چهارده معصوم(ع) سرپرستی هزینه های چهارده کودک یتیم را نیز برعهده گرفتیم، هرچند به دلایلی آن کودکان از این موضوع خبر ندارند.

بدون شک بهترین لحظات زندگی هر پدر زمانی است که خوش حالی و موفقیت فرزندانش را مشاهده می کند. برای او نیز همین طور است. به دنبال بهانه می گردد تا برای کودکان جشن برگزار کند تا آن ها فقط بخندند. از هیچ تلاشی برای آینده روشن آن ها فروگذار نمی کند و با برگزاری کلاس های کمک درسی وضعیت تحصیلی آن ها را بهبود می بخشد.
 

شبی به یاد ماندنی

او درباره برنامه هایی که برای آموزش و سرگرمی کودکان دارد، توضیح می دهد: من و دیگر خادمیاران این مجموعه عاشق دیدن لبخند و خوش حالی بچه ها هستیم. ضمن اینکه طبق فرمایش پیامبر(ص) اعتقاد داریم باید به کودکان در خلال بازی و سرگرمی آموزش بدهیم. ما جشن هایی برای کودکان و نوجوانان زیرپوشش مجموعه برگزار می کنیم و در تلاشیم که این جشن ها کم نظیر باشد.

برای نمونه در شب یلدا 22میلیون تومان هزینه کردیم تا شبی به یادماندنی برای بچه ها بسازیم. در این شب میزبان گروه سیرکی بودیم که از ارمنستان برای اجرای نمایش به ایران آمده بودند. 

علاوه بر آن ها، گروه شعبده بازی از پایتخت و گروه عمونواب برای بچه ها نمایش اجرا کردند. بعد هم به آن ها هدیه دادیم. راستش آن شب به همان اندازه که برای کودکان به یادماندنی بود، برای من و خادمیاران نیز که شاهد خوش حالی بچه ها بودیم، فراموش  نشدنی شد.
 

جشن ویژه ولی عصر(عج)

یکی دیگر از برنامه های ثابت، جشن نیمه شعبان است. دکتر تعریف می کند: امسال یک ماه تمام را صرف تزیین ساختمان کردیم تا به اردوگاه مهدوی تبدیل شود. 3600کودک و نوجوان در 10روز به اینجا آمدند و در کنار آموختن مفاهیم مهدویت، در جشن شرکت کردند.

فضاهای آموزشی ما برای کودکان بسیار پرنشاط است. در بازه های زمانی مختلف بچه ها را به شهربازی، استخر، رستوران، سالن فوتسال، باغ و بوستان هایی مانند وکیل آباد می بریم تا درحالی که لحظات خوبی را پشت سر می گذارند، به آن ها مفاهیم دینی، مباحث درسی، تربیتی و پرورشی را آموزش دهیم.
 

مهارت آموزی اصل است

او مثل دیگر پدران به آموزش و پرورش فرزندانش اهمیت می دهد. برای همه مددجویان  شرط کرده است که باید در کلاس های مختلف اعتقادی و مهارت های زندگی حضور داشته باشند. باوری که او برای تربیت فرزندان دارد، باعث موفقیت های زیادی شده است. می گوید: من معتقدم نخست باید نیازهای روحی و ذهنی مددجویان را برطرف کنم و بعد نیازهای جسمانی شان.

به این دلیل که اگر من غذا و پوشاکشان را همیشه فراهم کنم، با وضعیت زندگی که این افراد دارند، در آینده درگیر مسائل نابهنجار و بزهکاری خواهند شد.تحقق این موضوع هم نیاز به برنامه ریزی دقیق و منسجم دارد که به آن هم توجه شده است. پیروی توضیح می دهد: ما مددجویان را براساس نیازهای آموزشی که دارند، به گروه های سنی چهار تا هفت سال، هفت تا دوازده سال و دوازده تا هفده سال و مادران تقسیم کردیم.

من معتقدم نخست باید نیازهای روحی و ذهنی مددجویان را برطرف کنم و بعد نیازهای جسمانی شان.

همه این گروه ها مربیان متخصص و سرفصل های آموزشی مختص به خود را دارند. برای نمونه در جلسات آموزشی مادران مباحثی مانند آسیب های اجتماعی، مسائل خانواده، مدیریت استرس و مشکلات دوران کرونا، رفتار با همسران معتاد و پرخاشگر، مدیریت بحران، دوقطبی بودن و حل مشکلات کودکان و… مطرح می شود. البته برای آقایان نیز کلاس های آموزشی با سرفصل های آسیب های اجتماعی و زندگی سالم، مهارت های پدربودن، کنترل خشم و… را برگزار می کنیم.

خوشبختانه اساتید ما همگی مدارک علمی معتبر دارند و باسابقه هستند و در کلاس ها به شکلی تدریس می کنند که مددجویان مشتاق به حضور در جلسات آن ها می شوند.
 

تصمیم گیری برای طرحی تازه

دکتر پیروی برای اینکه بتواند بسیاری از اهدافی را که برای این مجموعه دارد، برآورده سازد و حتی مددجویان را به درآمد برساند، طرح های مختلفی را به اجرا رسانده است. او درباره چگونگی جذب منابع مالی برای مددجویان این مجموعه توضیح می دهد: در مراکز و جلسات مذهبی مختلف سخنرانی می کنم. در پایان این سخنرانی ها ضمن معرفی مرکز مهربانی برای فرج امام زمان(عج) از حاضران برای مشارکت در هزینه های خیریه دعوت می کنم.

خوشبختانه به لطف امام زمان(عج) تا امروز بیش از 120خیر را جذب کردیم که به صورت ثابت در یک بازه زمانی به حساب مجموعه پول پرداخت می کنند. علاوه بر این، ششصد خیر هم برای دیگر برنامه ها مشارکت می کنند.

او با هم فکری دیگران طرح دیگری را اجرا کرده است که نفع زیادی برای مجموعه دارد. می گوید: علاوه بر بازوان مجموعه که به تأمین ماهانه سی چهل میلیون تومان هزینه های ما کمک می کنند، تصمیم گرفتیم برای کاستن از هزینه های مجموعه و همچنین تأمین درآمد، طرح نذر اشتغال را پیاده کنیم.
 

درآمدزایی بچه های مجموعه

پیروی ادامه ماجرا را این طور تعریف می کند: در طول سال صدهامیلیون تومان برای پوشاک و موادغذایی هزینه می شد. در مجموعه 55خانم خیاط و ده ها آشپز داریم. به همین دلیل تصمیم به ایجاد کارگاه خیاطی و آشپزخانه گرفتیم. طرح را با خیران به طور کامل در میان گذاشتیم و با کمک آن ها توانستیم دو کارگاه با تعدادی چرخ خیاطی و لوازم آن را تهیه کنیم.

برنامه کارگاه ما این است که نخست لباس عید مددجویان را تولید کند. پس از آن هم می خواهیم برای فروش تولید کنیم.همچنین امیدواریم بتوانیم فروشگاه مهربانی را به زودی دایر کنیم و محصولات کارگاه را در آن به فروش برسانیم. علاوه بر همه این ها آشپزخانه مجموعه هم دایر شد و این موضوع کمک بزرگی به مجموعه بود.

آشپزخانه ای که غذای مورد نیاز مساجد و هیئت های مذهبی را با قیمت مناسب می پزد و در اختیار آن ها قرار می دهد. علاوه بر این، کار خشک کردن میوه را نیز آغاز کردیم و قصد داریم آن را گسترش دهیم. خوشبختانه با انجام این اقدامات مجموعه و ده ها مددجو به درآمد رسیدند.
 

مادری ربابه خانم

مجموعه جمعیت مهربانی به نیت فرج امام زمان(عج) شباهت زیادی به یک خانواده دارد. این خانواده همان طور که پدر دارد، مادری به نام ربابه اعتمادی نیز دارد. ربابه خانم را همه به نام مادر می شناسند. چون مانند همه مادران هر کاری برای خانواده اش بتواند انجام می دهد.

خودش هم به این باور رسیده است و می گوید. من خودم را مادر اینجا می دانم. به همین دلیل مانند یک مادر که همه کارهای خانه را انجام می دهد، از انجام هیچ کاری دریغ نمی کنم.

هر سال مادر مجموعه همراه خانواده و دیگر خادمیاران جمعیت مهربانی به نیت فرج در روز ولادت امیرالمؤمنین(ع) هدیه ای برای پیروی تهیه می کنند تا از او بابت زحماتی که برای شکل گیری این مجموعه کشیده است، قدردانی کنند.
 

قدردانی دخترها از بابا

فاطمه پانزده سال دارد. او نقش دختر مهربان و بازیگوش مجموعه را دارد. 26ماه پیش بود که پدرش او و مادرش را رها کرد و دو ماه بعد فاطمه و مادرش زیرپوشش خیریه قرار گرفتند. مادر فاطمه در بیشتر کارهای مجموعه به ویژه کارگاه خیاطی و آشپزخانه فعالیت می کند و حقوق می گیرد. فاطمه نیز بیکار نمی نشیند و به همه جای خیریه سرک می کشد.

او با یک لیوان چای که به دیگران تعارف می کند، می کوشد خستگی های روز سخت را از تن همه بیرون کند. همچنین فاطمه پای ثابت جلسات آموزشی خیریه نیز هست. نقش او در این جلسات فقط یک شرکت کننده نیست. او می کوشد در کنار اساتید، راهنمای شرکت کنندگان باشد.

فاطمه با قاطعیت می گوید: برای من و صدها کودکی که با این مجموعه در ارتباط هستند، آقای پیروی یک پدر است. حضور در اینجا به زندگی و تحصیل من کمک زیادی کرد. نمی دانم تأثیر رفتار خود خادمیاران بود یا حضور در کلاس ها، اردوها و برنامه های مختلف، اما روحیه من و همچنین وضعیت تحصیلی ام خیلی فرق کرد.

البته تنها من این گونه نیستم، بلکه ده ها دختر نوجوان و جوان دیگر را می شناسم که با مشکلات بسیار درگیر بودند و حتی فکر می کردند به آخر راه رسیده اند، اما با کمک همین آدم ها لباس سپید عروسی بر تن کرده اند. سعید جلائیان

 

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *


*

دکمه بازگشت به بالا